اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران بزرگ

وب سایت دکلمه ها (نسخه شماره 5)

اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران بزرگ

وب سایت دکلمه ها (نسخه شماره 5)

می توان


می توان یک لحظه ایستاد از خشونت ها فرار کرد
می توان آن لحظه قول داد از حوس دل کند

می توان مانند کودک ساده بودن را آموخت
می توان گرگ شد گله ها را به هم دوخت

می توان آرام شد از کنار عشق رد شد
می توان مانند مجنون به دنبال لیلی شد

می توان از باران گذشت مانند طوفان گشت
می توان مرد شد یا که در معنی زن گم گشت

می توان یک مسافر شد فاصله ها را آموخت
می توان آن سوی دنیا به وطن چشم دوخت

می توان بی تفاوت بود از کنار جلاد رد شد
می توان مردن برادرها را ندید بدتراز بد شد

می توان از چراغ های قرمز رد شد گاهی
می توان از دست یتیمی گرفت و به پناهگاهی

می توان باز گرگ شد گله ها را درید
می توان گوسفندی شد بی هدف چرید

می توان یک جا نشست مانند همیشه درگذشت
می توان مانند شاعر شد نوشت از سرگذشت


نوشته شده در  ۱۳۸٩/٧/6


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 193 KB     فرمت: mp3    


Download


سرزمین رویاایم


مرا روزی آرزویی بر سر بود

آرزوی من فراتر از رویا بود

آرزوی من در سرزمین عشق بود

سرزمین عشق دورتر از اینجا بود

قانون ورود بر آن پاکی دلها بود

راه رسیدن برآن از میان کوهها بود

تصمیم من رسیدن به آنجا بود

کوله بار من پر از آفاق بود

دلیل کار من زندگی رویایی بود

سرزمین من پر از ناپاکی بود

ناپاکی با دل من ناسازگار بود

در این راه توکل من بر خدا بود

خدا بر تمام وجود من آشنا بود

تنها بودم، همسفرم کوه ها بود

یاری داشتم،آن سوی دره ها بود

در انتظار رسیدن، دل آگاه بود

کارهای من گاه، ناخداگاه بود

دلم خوشنودتر از هر روز بود

تنم آزرده تر از ته روز بود

تاریکی درحاکم شدن بر روز بود

سفرمن نمیمه راه درحال بروز بود

من رسیدم آنگاه که نیمه شب بود

سرزمین رویا ایم گویا در خواب بود

من نیز خوابیدم اما فقط خواب بود

آنگاه فهمیدم تمام اشعارم خواب بود

نوشته شده در  ۱۳۸٩/٧/7


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 1,440 KB     فرمت: mp3    


Download


سیب



کنار سیب و رازگی نشسته فرد عاشقی
اون از تبار تربتی بی خبر از یه خستگی
کنار اون شیطان و دیو برای افکار پلید
وسوسه خوردن سیب برای انکار و ندید
لحظه تردید و ندید وقتی قدم جلو گذاشت
اون صدایی نشنید وسوسه شیطان نذاشت
نذاشت که راحت باشیم یه ذره آزاد باشیم
وقتی که دردی نداریم یه خورده با هم باشیم
قسمت ما همین نبود جای ما که اینجا نبود
صورت ما چنین کبود فطرت ما چنین نبود
درد و بلا زیاد شده قصه ما دراز شده
برای ما این روزا همه چیز انکار شده
چاره ای نیست یه پل برای خونمون گذاشت
زیر پل هم یه آتیش برای جونمون گذاشت
من که می ترسم رد بشم یکی بیاد به کمکم
اگه کسی نبود ای کاش نشکنه این پلکم
بابای ما رد شده جای اون راحت شده
ما که می ترسیم رد بشیم برای ما بد شده
اما می گیم خدا هست بهتر از همه هست
زندگیمون اگه بد بهشت ما آخه هست

نوشته شده در  ۱۳۸٩/٧/8


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 1,956 KB     فرمت: mp3    


Download


پاییز


وقتی پاییز میشه با من هم صدای پرسه هایم
که ازغروبش و طلوعش می گیرم من بوسه هایم

وقتی برگای قشنگش خشخش زرد و پر رنگش
می پیچه تو خاطراتم من میشم میزبان گرمش

من هنوزم بوسه دارم از روزای سرد پاییز
کاری با هوس ندارم عشق من بود بی قلاویز

حس غربتی نداشتم رو برگاش که پا می گذاشتم
کاری با بهار ندارم پاییز رو من دوست می داشتم

اما پاییز هم غریب شد وقتی که حرفاش فریب شد
منو قصد رفتنی شد اما عشق بی من صلیب شد

حالا یک صحبتی دارم پای رفتن کاری دارم
آره با تو من بهارم بی تو که عمری ندارم

عشقم رو به تو سپردم از تو که خاطره دارم
جونش رو ازش نگیری نگی که چاره ندارم

نوشته شده در  ۱۳۸٩/٧/٩


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 1,690 KB     فرمت: mp3    


Download


فاصله



من و یک دختر شالیز چقدر فاصله داریم
مگه ما نگفته بودیم که فقط یک خدا داریم

دستای دختره خاکه تن اون ولی چه پاکه
همیشه توفکر کاره انگاری راحت نداره

دختر شالیز هنوزم گرم بازی با علف بود
دست یک دختر شهری شیشه ای عرق بود

دختر شالیز چه خسته توی تخت خاب نشسته
دختری دیگه شکسته چونکه جای بد نشسته

دختر شالیز نمازش کوهی از راز و نیازش
اوج احترام و خواهش وقت تعظیم و سلامش

دختری دیگر سرودش اوجی از کوه غرورش
معنی لباس خوبش توی ذهن لال و پوکش

دختر شالیز فقیره چون که بابائی نداره
دختر دیگه واسه پول میگه چاره ای نداره

که خودش رو می فروشه اون دیگه حسی نداره
واسه پول بهونه کرده که دیگه چاره نداره

خدایا فاصله ها رو اگه میشه کمترش کن
اگه میشه دنیا رو بهتر از این امنترش کن

دختر شالیز دوباره میگه که توان نداره
نکنه اونم ببازه که بگه چاره نداره
نوشته شده در  ۱۳۸٩/٧/٩


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 556 KB     فرمت: mp3    


Download